نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, توسط فاطمه |

بعضیها که در استقبال امروز بودند خانمهائى بودند که به آنها میگویند بدحجاب؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چکار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، او دلش، متعلق به این جبهه است. او یک نقصى دارد، ما هم یک نقص، نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید، با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.

 

رهبر انقلاب؛ دیدار روحانیون در سفر خراسان شمالی، مهر 91 (با تلخیص و ویرایش)  

متن کامل تر همین سخنان رهبر انقلاب:

به اين كانونهاى فرهنگى - هنرى برويد و پذيراى جوانها باشيد. با روى خوش هم پذيرا باشيد؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: «و سنّة من نبيّه»، كه ظاهراً عبارت است از «مداراة النّاس»؛ مدارا كنيد. ممكن است ظاهر زننده‌اى داشته باشد؛ داشته باشد.

بعضى از همينهائى كه در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقيه‌ى آقايان - الان در اين تريبون از آنها تعريف كرديد، خانمهائى بودند كه در عرف معمولى به آنها ميگويند «خانم بدحجاب»؛ اشك هم از چشمش دارد ميريزد. حالا چه كار كنيم؟ ردش كنيد؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به اين جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به اين اهداف و آرمانهاست. او يك نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى اين حقير باطن است؛ نمى‌بينند.

«گفتا شيخا هر آنچه گوئى هستم / آيا تو چنان كه مينمائى هستى؟». ما هم يك نقص داريم، او هم يك نقص دارد. با اين نگاه و با اين روحيه برخورد كنيد. البته انسان نهى از منكر هم ميكند؛ نهى از منكر با زبان خوش، نه با ايجاد نفرت.

نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, توسط فاطمه |

 

 

رفته بود آنجا درس بخواند.شنیده بود آزاد ترین کشور دنیاست.اما وقتی می خواست وارد دانشگاه شود او را به جرم آزادی پوشش دستگیر کردند.

به جرم حجاب!

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, توسط فاطمه |

با صدای جیغ زن از خواب پرید.

نور! یک نور عجیب در اتاق است!!

مرد یهودی از خواب پرید و با شتاب به سمت اتاق رفت.چادررا که دید,همه چیز به یادش آمد.

چادر فاطمه(س)را به جای قرض به علی(ع) امانت گرفته بود.حالا نور چادر اتاق را پر کرده

بود.مرد یهودی و همسرش از تعجب و شگفت زدگی اقوامشان را خبر کردند و برای دیدن چادرنورانی به منزل آوردند.با دیدن نور چادرفاطمه(س)هشتاد نفراز یهودی های مدینه مسلمان شدند.

بحار ج 43 ص 40 و خلاصه ای از این روایت در مناقب شهرآشوب ج 3 ص 118117 ,منتهی الآمال ص 160

 

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, توسط فاطمه |

از دزد می ترسید. می ترسید مبادادزد به خانه اش بزند.می ترسید همه سرمایه و دارایی اش را

یک شبه به تاراج ببرند.برای همین در خانه دزدگیر نصب کرده بودبا در های آهنی و قفل های

ضد سرقت.هیچ دزدی جرات نداشت به خانه او قدم بگذارد... .

اما آن شب دزد به سراغش آمدو همه دارایی اش را برد. تا صبح نشده همه اهل محل داستان

فرار پسر غریبه با دخترش را می دانستند.

دخترم,ای همه هستی من...

تو یکی گوهر تابنده بی مانندی,

خویش را خوار مبین,

ای سراپا الماس... ازحرامی بهراس...

قیمت خود مشکن...قدر خود را بشناس...

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, توسط فاطمه |

 

حجاب یعنی من مجهز به آنتی ویروس هوس و وسوسه هستم.

 

به زلفانت بیاموز که بیرون ارزش دیدن ندارند.

 

کس غنچه نهان شده دربرگ را نچید / از بی حجابی است اگر عمر گل کم است.

 

حجاب نیمی از ایمان است.

 

اصالت زن مسلمان عفت اوست که حجاب مهمترین رکن آن است.

 

ای زنان زینت های خود را آشکار نسازید مگر برای محرمانتان.

 

حجاب واکسن مقابله با تیر نگاههای آلوده.

 

حجاب سنگری است محکم  که زن را از نگاه مردان شیطان صفت مصون و محفوظ نگه می دارد

 

سنگفرشهای وجود هر انسان خاکی به وسیله پوشش وحجاب از گزند علفهای هرز درامان می ماند.

 

آنکه در حجاب چادر به سر کند یعنی فقط به حد حکم خدا نظر کند.

 

 

حجاب محافظی ستبر است که از غنچه عفاف حفاظت می کند

 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.
script language=